عکس | تولد یک بچه با ازدواج عجیب و غریب یک زن با عروسک

خانم مریوُنه روچا مورایس که سی و هفت ساله و اهل برزیل است پس از آنکه به مادرش درمورد مجرد بودنش و اینکه کسی را ندارد که با او به مهمانی رقص برود شکایت کرد، تسط مادرش با اولین عشق زندگی اش آشنا شد.

مادرش این زن که مارسلو نام دارد یک عروسک پارچه‌ای را ساخت و آنطور که این حانم سی و هفت ساله میگوید عشق در یک نگاه برایشان اتفاق افتاد.

اما این زوج عجیب و خوشبخت که نمی‌خواستند بدون ازدواج بچه دار شوند، تصمیم به برگزاری مراسم رسمی ازدواج گرفتند و در حضور ۲۵۰ نفر از دوستان و آشنایانخود ازدواج کردند.
خانم مریوُنه می‌گوید علی رغم زندگی شادی که با خانواده اش دارد، به عنوان تنها نان‌آور خانه، برای پرداخت صورتحساب‌ها با مشکل روبه‌روست.

مریوُنه روز ازدواجش با این عروسک پارچه‌ای را یک روز فوق العاده و بسیار مهم و احساسی برای خودش توصیف می‌کند و می‌گوید:

«از لحظه‌ای که وارد راهروی کلیسا شدم تا انتهایش بسیار زیبا بود.»

او در توصیف شوهرش می‌گوید:

«او مردی است که همیشه در زندگی ام می‌خواستم. زندگی متاهلی با او فوق العاده است. مارسلو یک شوهر وفادار است که با من بحث و دعوا نمی‌کند و مرا می‌فهمد. او چنین مردی است و همه زنان به او حسادت می‌کنند.»

او ادامه می‌دهد: «وقتی مادرم مارسلو را ساخت و برای اولین بار مرا به او معرفی کرد، عاشقش شدم. عشق در یک نگاه. پیش از این به جشن‌های رقص می‌رفتم و کسی را نداشتم که با او برقصم، اما حالا او وارد زندگی‌ام شده.»

خانم مریوُنه می‌گوید که تنها نقطه ضعف همسرش که مارسلو نام دارد تنبلی است و اصلا کار نمیکند.

نکته بسیار جالب اینکه این زوج پس از گذراندن ماه عسل یک هفته‌ای خود در خانه‌ای ساحلی در ریودوژانیرو، با نگرانی بسیار منتظر به دنیا آمدن فرزندشان بودند.

اما داستان از زمان بچه دار شدن این زن با شوهر عروسکی اش عجیب‌تر هم می‌شود. مریوُنه ۲۱ ماه می‌کودک عروسکی اش، مارسلینیو را هم به دنیا آورد و گفت زایمانش بدون درد انجام شد.

او تنها در عرض ۳۵ دقیقه در خانه و با حضور یک پزشک و پرستار و در حالی که این اتفاق را به‌طور زنده برای ۲۰۰ نفر پخش می‌کرد، زایمان خود را انجام داد!

او می‌گوید: «حقیقت دارد. مارسلو مراقب نبود و مرا باردار کرد. من آزمایش دادم و جواب آزمایشم مثبت بود. باورم نمی‌شد.»

مریوُنه ادعا می‌کند واقعا زایمان را تجربه کرده و دیدن جفت و بند ناف و خون، همه چیز را برایش واقعی‌تر کرد.

او می‌گوید از اینکه مردم حرف‌هایش را باور نمی‌کنند ناراحت و عصبانی است.